واقعیت این است که انگیزه و هدف از یک جنس نیستند که بتوانیم از تفاوت انگیزه و هدف صحبت کنیم.
دقیقتر خواهد بود اگر از رابطه انگیزه و هدف بگوییم؛ چون در تعریف انگیزه تأکید میشود که باید برای انگیزه، هدف و جهت وجود داشته باشد.
به عبارت دیگر، اگر هدف ما مشخص باشد، میتوانیم از انگیزهی کم یا انگیزهی زیاد برای رسیدن به آن هدف سخن بگوییم.
بد نیست بر این نکته هم تأکید کنیم که اگر کسی هدف گذاری را به درستی انجام داده باشد، حداقل در ابتدای مسیر باید انگیزه داشته باشد. اگر چه قابل تصور است که در طول مسیر به علتهای مختلف، گرفتار فرسودگی و بی انگیزگی شود.
اما اگر هدفی برای خود تعیین کردهاید و از همان ابتدا احساس میکنید، انگیزهی کافی برای حرکت به سوی آن ندارید، بیتردید باید به فرایند برنامه ریزی و هدف گذاری خود فکر کنید و بیهوده به دنبال روشهای افزایش انگیزه نگردید.
تذکر: برخی از ما واژهی انگیزه را به شکل بسیار کلی و مبهم هم به کار میبریم. مثلاً میگوییم: «کلاً انگیزه ندارم» یا اینکه: «احساس بیانگیزگی میکنم».
با توجه به اینکه همیشه باید از انگیزه برای یک هدف مشخص صحبت کنیم، احتمالاً منظور از این نوع بی انگیزگی عمومی و کلی، بحث Mood یا همان خُلق است. به بیان دیگر، احتمالاً ما داون بودن و بیانرژی بودن را به بیانگیزه بودن تعبیر میکنیم. همچنین احتمال دارد منظورمان پایین بودن عمومی سطح انرژی باشد.
اما هر چه هست، باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که انگیزه صرفاً در ارتباط با یک هدف معنی پیدا میکند.
به طور خلاصه، در پاسخ رابطه انگیزه و هدف میتوانیم بگوییم: انگیزه، میزان انرژی و جدی بودن و شوق و پشتکار ما را برای رسیدن به یک هدف مشخص بیان میکند.
درس مرتبط در متمم: مدیریت انگیزه
سایت پاسخ نامه – که در حال مطالعهی آن هستید – به نوعی واژهنامهی جنبی مجموعهی آموزشی متمم است. در صورتی که به توسعه فردی علاقهمند هستید میتوانید فهرست درسها و نقشهراههای یادگیری متمم را بررسی کرده یا اینکه سرفصلهای دوره MBA آنلاین ما را ببینید.
فهرست درسها اطلاعات | ثبتنام